عشق یه جوشش درونیه ! همیشه با ماست ! پایستگی داره ! مثل انرژی که پایسته
است و فقط از حالتی به حالت دیگه تغییر می کنه .نه به جود می یاد نه از
بین می رود !عشق هم همین طوره ! عشق ماندگاره و پایسته فقط از فردی به فرد
دیگه تغییر پیدا می کنه!
عشق تجربه نیست !قسمتی از وجود و زندگیه !
اصل قانون پایستگی عشق در موارد بالا اشکال دارد (قرمز ها) :
مثل : عشق اصلا مانند ندارد ، این که به فردی عادی در خیابان بگویی من عاشقم میگوید : بیچاره! و اگر به روحانی بگویی ، میگوید : استغفرالله!،پسرم توبه کن! و به یک معلم : روزی که کنکور دادی از عشقت پشیمان خواهی شد و نیز اگر از تک تک فرزندان آدم برسی جوابی متفاوت خواهند داد ، پس عشق مانند و همتا ندارد.
همین طوره : چیدمان این که همین طوره ، بر اساس مثل است و چون در بالا مثل رد شد ، پس همینطور نیست!!!
فقط از فردی به فرد دیگر تغییر پیدا میکنه : اگر از روحانی قسمت مثل میپرسیدید به شما می گفت : پسرم ، این هوس است نه عشق! ، عشق دودمان انسان را به باد خواهد داد و با معشوق یکی خواهد ساخت ، پس تو اگر خودت نباشی دیگر عاشق کس دیگر نخواهی شد ، بلکه تنها او را دوست خواهی داشت.
قسمتی از وجود و زندگیه : در عشق اصلا وجود و زندگی معنایی نخواهد داشت ، در پروانه بی پروای عطار داریم :
دیگری برخواست میشد مست مست
پای کوبان بر سر آتش نشست
دست درکش کرد با آتش هم
خویشتن گم کرد و با او خوش به هم
چون گرفت آتش ز سر تا پای او
سرخ شد چون آتشی اعضای او
وقتی عاشق شدی دیگر زندگی کردن معنایی نخواهد داشت ، عشق با هر چه زندگی کردن است در تضاد است ، آیا عاشق از خوشی های روزگار به جز با معشوق بودن چیزی خواهد فهمید؟