من تنها

دانشجوی ریاضی کاربردی علاقه‌مند به همه چی

من تنها

دانشجوی ریاضی کاربردی علاقه‌مند به همه چی

من چیکار کنم؟

نمیدونم چی بنویسم!

اول که تصمیم گرفتم وبلاگ نویس شم اون کنارم بود ، مشوق راهم بود ، اما حالا چی؟

الان یکساله که دیگه نیست ، نمیدونم چرا خدا اینطور برا من خواست ، مگه من چم بود که حالا باید من تنها باشم؟

خدایا این رسم بندوه نوازیته؟

خدایا من تو این تنهایی چیکار کنم؟

همه بهم میگن اون لیاقت تو رو نداشت ، ولی آخه خدا من که دوسش داشتم.

خدایا من چیکار کنم؟